بشر در دنيايي زندگي مي كند كه اطرافش را پديده ها و اشياء گوناگون فرا گرفته است . او بايد به منظور بهتر زيستن و ارضاي حس كنجكاوي به مشاهده آنها پرداخته و براي شناختشان آنها را مورد مطالعه و بررسي قرار دهد . بعضي از اين اشياء آنقدر كوچك هستند كه هستند كه ناچار براي شناخت اساس و ساختمان آنها بايد از وسايل بزرگ كننده الكترونيكي و نوري بسيار پيچيده نظير ميكروسكوپ استفاده كرد . برعكس ، پديده هايي مانند عوارض جغرافيايي آنقدر بزرگ هستند كه براي ديدن و به نمايش گذازدن آنها بايد به طريقي آنها را كوچك كرد .
كارتوگرافي ، اساساً تكنيكي است كه با كوچك كردن خصوصيات فضايي ( ابعاد ) انواع مختلف اجسام و سطوح بزرگ ، مثل زمين هاى وسيع ، قسمتي و يا تمام كره زمين و يا يك كره آسماني سر و كار دارد . اين تكنيك پهنه هاي وسيع را كوچك مي كند تا قابل مشاهده شود .
براي كارتوگرافي چند تعريف علمي وجود دارد . علت تعدد تعريفات و نظريات مختلف در اين باره ناشي از وضع نقشه و نقشه برداري در ممالك مختلف جهان است . برخي از كشورها عمليات ژئودزي و مثلث بندي هاى مختلف و نقشه هاى توپوگرافي پوششي در مقياس هاي گوناگون را كامل كرده و مرتب آن را مورد تجديد نظر قرار مي دهند . چنين كشورهايي به عمليات دقيق نقشه برداري پرداخته و بيشتر در زمينه هاي مختلف نقشه هاى تماتيك مشغول به كارند . بعضي از اين ممالك حتي عمليات احداث شبكه ژئودزي را شروع نكرده و يا شبكه بسيار ضعيفي ساخته اند كه نتيجه آن تهيه نقشه هاى بسيار ناقص است . بين اين دو دسته ممالك ، علم كارتوگرافي و فنون مربوط به آن مفهوم واحدي ندارند .
علاوه بر دلايل ذكر شده ، مواردي نظير شرايط فني ، سوابق كار ، شرايط محلي و همچنين سليقه متخصصين مختلف توام با سوابق تاريخي ، موجب ايجاد ناهماهنگي در مفهوم كلمه كارتوگرافي...
برچسبها: